اگر ده ها سال دیگر هم بگذرد، آنچه باید به عنوان بالاترین ارزشها محسوب بشود همین ارزش شهادت و فداکاری شهیدان عزیز ماست. زمان همه چیز را کهنه میکند مگر خون شهید را.
ببینید از زمان شهادت سید الشهدا علیه السلام قرنها گذشته است، اما یاد شهیدان و خون شهیدان روز به روز اثرش برجسته تر شده است.
مقام معظم رهبری
چادرمان را محکم نگهداریم
حتی اگر لگد به صورت و پهلویمان زدند
حتی اگر آتشمان زدند
حتی اگر با چوب و تازیانه ما را کتک زدند
حتی اگر خلخال ها را وحشیانه کشیدند
حتی اگر زنجیر ها را به دست و پایمان زدند
پی نوشت: در اوج(بی نهایت) غم و مصیبت، خواهری همه ی اینها را به جان خرید.
برای حفظ این چادر، خون های پاک شهدا ریخته شده. محکم نگهش داریم
هفتاد و دو ساعت به آفتاب داغ محرم مانده است
عنوان را جدا باید کرد
72 سر بالا رفت
این کاروان را به دروازه ساعت مبرید
داره بارون میاد هزار خاطره های قدیمی هم همراهش روی صورتم میباره
دوست دارم گم بشم تو آبی احساس
لا به لای حلقه های چکه های قطره ها
رنگی بشم، ببارم، خیس بشم، خشک بشم
ولی بیاد بیارم که خدا هوای من رو بیشتر داره
بارون میباره
تا خشک نشم.
خاطره ها، باز ببارید
کوچک شده این احساس غریبانه ی من، منتظرم، کی مشود که نگاه برادر به سوی من هم بیاید
انگار خودم هم با خودم قهرم
خیلی سکوت میکنم
.
.
.
.
.
خط واژه ها هم همگی فرار کرده اند، خود را به باد سیاه سپرده ام
ولی نگاه من به همین تابوت خالیست
نگاه را از من مگیرید
تمام ثانیه های روز را به انتظار خورشید عالم به انتظار نشسته ام
صبرم کم شده است
جانم را کف دست گرفته ام
نگاهم نمیکنی؟!